خفته
بر خوناب غم ، ایران من
ای دریغ از غرّش ، شیران تنگستان من
تیرو شلاق لالای ، خواب هم خونان من
زخم گول له بر دل یاران من
وای
زخم گول له بر دل یاران من
هموطن برخیز تو ای غمخوار من
دست تو دشنه به دوش گیتار من
نقش کنیم بر کوچه ها با خون خویش
جان دهم اما نمیرد خاک من
نقش کنیم بر کوچه ها با خون خویش
جان دهم اما نمیرد خاک من
تشنهام تشنه آبهای شمالم
عاشقم عاشق ریگهای کویرم
آرزوم مردن در لوت بزرگه
سنگ قبرم باشه از البرز پیرم
آه
سنگ قبرم باشه از البرز پیرم
خفته بر خوناب غم ، ایران من
ای دریغ از غرّش شیران ، تنگستان من
تیرو شلاق لالای ، خواب هم خونان من
زخم گول له بر دل یاران من
وای
زخم گول له بر دل یاران من
فدای تیترت تا همیشه...
درود. خیلی شعر قشنگی بود. وبلاگی قشنگی دارید. خوشحال میشم به منم سر بزنید.
دوباره میسازمت وطن اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم اگرچه با استخوان خویش
به امید ایران آزاد!
زیبایی چشمان شماست - متشکرم.
من که موفق نشدم وبلاگ شما رو مشاهده کنم - به نظرم بیشتر تبلیغاتی تومد اگر من اشتباهی کردم بفرمائید تا بتونم وبلاگتون رو هم ببینم.
از حسن انتخاب و نظرتون ممنون.
موفق باشید.
اگه جرات داری خواهران ومادران ایرانی فروخته شده به حاشیه خلیج به قول خودت فارس برگردون
نفت رو برگردون معادن رو برگردون .........
جرات واسه 70میلیون گوسفند رو برگردون