چو ایران نباشد تن من مباد

شخصی و دل نوشته

چو ایران نباشد تن من مباد

شخصی و دل نوشته

چشم به راه

تو را من چشم در راهم ، شباهنگام

که می گیرند در شاخ تلاجن ، سایه ها رنگ سیاهی

وزان دل خستگانت راست ، اندوهی فراهم

تو را من چشم در راهم شباهنگام

در آن دم که بر جا ، درّه ها ، چون

مرده ماران ، خفتگانند

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر ، به پای سرو کوهی دام

گَرَم یاد آوری یا نه

من از یادت نمی کاهم

تو را من چشم در راهم .!


(تلاجن : نام نوعی درخت است)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد