چو ایران نباشد تن من مباد

شخصی و دل نوشته

چو ایران نباشد تن من مباد

شخصی و دل نوشته

ایران من

خفته بر خوناب غم ، ایران من
ای دریغ از غرّش ، شیران تنگستان من
تیرو شلاق لالای ، خواب هم خونان من
زخم گول له بر دل یاران من
وای
زخم گول له بر دل یاران من

هموطن برخیز تو ای غمخوار من
دست تو دشنه به دوش گیتار من
نقش کنیم بر کوچه ها با خون خویش
جان دهم اما نمیرد خاک من
نقش کنیم بر کوچه ها با خون خویش
جان دهم اما نمیرد خاک من

تشنه­ام تشنه آبهای شمالم
عاشقم عاشق ریگهای کویرم
آرزوم مردن در لوت بزرگه
سنگ قبرم باشه از البرز پیرم
آه
سنگ قبرم باشه از البرز پیرم

خفته بر خوناب غم ، ایران من
ای دریغ از غرّش شیران ، تنگستان من
تیرو شلاق لالای ، خواب هم خونان من
زخم گول له بر دل یاران من
وای
زخم گول له بر دل یاران من

سلام ای کهنه عشق

سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو چه پابرجاست 
سلام بر روی ماه تو ، عزیز دل سلام از ماست
تو یک رویای کوتاهی ، دعای هرسحرگاهی
شدم خام عشقت چون ، مرا اینگونه می خواهی

شدم خام عشقت چون ، مرا اینگونه می خواهی
 
من آن خاموش خاموشم ، که با شادی نمی­جوشم
 
ندارم هیچ گناهی جز که از تو چشم نمی­پوشم
تو غم در شکل آوازی ، شکوهِ اوج پروازی
نداری هیچ گناهی جز که بر من دل نمی بازی

نداری هیچ گناهی جز که بر من دل نمی بازی

مرا دیوانه می خواهی ، زخود بیگانه می­خواهی
مرا دلباخته چون مجنون ، ز من افسانه می خواهی
شدم بیگانه با هستی ، زخود بی خودتر از مستی
نگاهم کن ، نگاهم کن ، شدم هر ، آنچه می خواستی
 
سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو چه پابرجاست
سلام بر روی ماه تو ، عزیز دل سلام از ماست
بکُش دل را ، شهامت کن ، مرا از غصه راحت کن
شدم انگشت نمای خلق ، مرا تو درس عبرت کن

بکن حرف مرا باور ، نیابی از من عاشق تر
نمی ترسم من از اقرار ، گذشت آب از سرم دیگر
سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو چه پابرجاست
سلام بر روی ماه تو ، عزیزدل سلام از ماست

 سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو چه پابرجاست
سلام بر روی ماه تو ، عزیزدل سلام از ماست